هر روز یک حاشیه، هر روز یک حرکت انحرافی جدید و هر روز آه و حسرتی که از نهاد متدینین و جبهه علاقهمندان به انقلاب، به آسمان بلند میشود و گویا معالاسف این داستان را پایانی نیست!!
انگار فقط قالبها فرق میکند و در این بین برای کسی که دغدغه ارزشها و دفاع از آنها را در هر لباس و کسوتی دارد چه تفاوت میکند که نامهای پر حاشیه و اندوه بار نوشته شده باشد یا این که ویژه نامهای بر روی پیشخوان دکهها قرار گرفته باشد؟!
در یک کلام باید گفت: حرفهای مشاور رسانهای سابق رییس جمهور جالب و تامل برانگیز است آنجا که در مصاحبهای که در ویژهنامه «خاتون» روزنامه دولتی ایران به چاپ رسیده از این دست سخنان را مطرح کرده است؛ «پوشش باید چشمنواز باشد نه برای خود آدم بلکه برای جامعه!»
«در اسلام به صراحت از حضرت رسول اکرم(ص) داریم که لباس تیره پوشیدن مکروه است. این رنگ مشکی متکبرانه را ناصرالدین شاه آورد»
«فقیه که نمیخواهد ما بد زندگی کنیم میخواهد راحت زندگی کنیم.... اگر ببیند که جامعه شیعه اذیت میشود، اجازه دارد فتوایش را عوض کند و این کار را هم کردهاند.»
«چرا شما فکر میکنید که اگر زن دوچرخه سوار شود، حرام است؟... چرا یک خانم با موتور به محل کار نرود؟... ما چرا به عنوان رسانه نباید اینها را به مراجع دین بگوییم؟»
ترسمان از این بود که امثال شماها منادی اسلام شوید و قرائت خود را از این دین مظلوم به خورد خلقالله بدهید، که اینگونه شد. حالا راحت باورمان میشود که چرا جریان انحرافی به دنبال ایرانیگری است و اگر دم از اسلامگرایی هم میزند، قائل به حضور و نقشآفرینی واقعی و مفسران اسلام یعنی روحانیت نیست.
آقای کلهر، به ضرس قاطع افاضه فرمودهاید که فقیهان به دنبال راحت زندگی کردن ما هستند و اگر ببینند که جامعه شیعه اذیت میشود فتوایشان را عوض میکنند!
نمیدانم اینها را از کجای اسلام بیرون کشیده و استنباط کردهاید؟ لااقل برای من مشخص نیست، لطفا اگر میتوانید شفافتر سخن بر زبان برانید و منبع گفتههایتان را اعلام کنید تا ما هم راحتتر و صریحتر از این موضعگیری کنیم.
سوالی که در این جا باید پرسید این است نگاه تساهل گرایانه و اباحی منشانه شما چه حد و مرزی دارد؟ اگر این اعتقادات مربوط به شماست که هیچ اما اگر نیست لطفا آن را منتسب به دین و ساحت قدسی آن نکنید، خواهشا!
آقای مشاور سابق! واقعا شما به فکر اذیت شدن ناموس شیعه در چادر مشکی هستید یا این که موسم انتخابات نزدیک است و هوایی شدهاید لااقل صادق باشید.
اینگونه حرفهای اگر پشتش خواب و خیالهای شوم سیاسی و اغراض ناصواب دیگر نباشد، کمترین ضربهاش این است که فرهنگ عمومی را آسیبپذیر میکند و با تغییر ذائقه و باور جامعه، برای یک جوان طرح سوال و شبهه میکند که آیا واقعا دیدگاه اسلام آنی است که آقای فلانی میگوید؟ پس آن چه علما و روحانیون در قم در سخنرانیها میگویند و در کتابهایشان مینویسند، چیست؟
اگر واقعا غافلید که امید هدایت شما از خداوند رحمان و رحیم را داریم اما اگر اینگونه نیست که این طور هم به نظر میرسد بدانید رهرویی مسیر رضاخان و امثال اکبر گنجی اصلاحاتچی، فرجامی جز تباهی و بدنامی به دنبال ندارد.
یادداشت: سیدمحمد موسوی